به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه جهان صنعت، فارغ از مطالباتی که آنها در روزهای اخیر فریاد زدهاند و بدون قضاوت محتوایی در این باره، باید گفت که حاکمیت، هماکنون با معترضان جدیدی مواجه است که با جنس معترضان پیشین، تفاوتی جدی دارد، چراکه نسل پدر و مادرهای دهه هشتادیها، نسل «اطاعت» بود.
به آن نسل یاد داده بودند که باید در برابر «بزرگترها»، سر را به نشانه ادب پایین بیندازند و هر چه شنیدند، بگویند «چشم». اصلا، ملاک اصلی بچه خوب یا بد بودن همین حرفشنوی از «بزرگترها» بود. اما به عقیده برخی روانشناسها، دهه هشتادیها، به طور عمده اطاعت نمیکنند؛ چراکه آنها خود را واقعبینتر از پدر و مادرهایشان میدانند و لُبّکلامشان در برابر بزرگترها این است: به جای دستور دادن، ما را «قانع» کنید. به همین دلیل به عقیده برخی جامعهشناسها برخورد قهری، دستوری و خشونتبار با این نسل، اشتباهی استراتژیک است و میتواند نتایج عکس به بار آورد. بنابراین حاکمیت باید صدای نوجوان را بشوند. در غیر این صورت، نسل جدید، اطاعت نخواهد کرد و مملکت با این «نسل متقاعدنشده، اطاعتناپذیر و البته جسور»، از بحرانی به بحرانی دیگر با آیندهای ناامن حرکت خواهد کرد که به نفع هیچ کس نیست.
تعداد بازداشت نوجوانان و جوانان به گونهای است که بیش از ۸۰۰ نفر از نویسندگان، شاعران، تصویرگران، مترجمان و فعالان حوزه هنر و ادبیات کودکان و نوجوانان ایران با صدور بیانیهای ضمن اعتراض به برخورد با نوجوانان معترض خواستار آزادی بازداشتشدگان نوجوان شدهاند. در این بیانیه با اشاره به اعتراضات پس از مرگ مهسا (ژینا) امینی، آمده است: «تاسفبار و دردناک اینکه، بهسیاق گذشته و به جای شنیدن اعتراضها و فراهمآوردن اسباب رضایت و آرامش معترضان، شماری کشته و زخمی و بسیاری دستگیر شدهاند. مشاهدات میدانی نیز از حضور نوجوانان زیر ۱۸ سال در واحدهای ویژه نظامی و انتظامی حکایت دارد.» در بخشی از این بیانیه آمده است: «ما، جمعی از نویسندگان، شاعران، مترجمان، روزنامهنگاران، تصویرگران، ناشران، مروجان کتاب، مربیان و دیگر فعالان فرهنگی و هنریِ حوزه ادبیات کودکونوجوان، ضمن همراهیِ قاطع با هموطنان دردمندمان، با صدای بلند اعلام میکنیم براساس مفاد پیماننامه جهانیِ حقوق کودک و همینطور قانون حمایت از اطفال و نوجوانانِ ایران، پاسخ هیچ معترضی، به ویژه معترض نوجوان گلوله و جای او در زندان نیست.
مجدانه خواستار آزادی فوری نوجوانان بازداشتشده و پایاندادن به سرکوب خونینِ معترضان هستیم. بهعلاوه، به صف کردنِ عدهای نوجوان مسلح با پوشش نظامی در برابر مردم معترض، مصداق بارز نقض حقوق کودک و استفاده ابزاری از آنهاست؛ بیتردید این شیوه برخورد با نوجوانان برای آمران عواقبی ناگوار و غیرقابلجبران در پی خواهد داشت.» همچنین برخی جامعهشناسها بر این عقیدهاند که بازداشت نوجوانان عواقب ناگواری برای جامعه و زندگی آنها دارد، زیرا وقتی نوجوان ۱۷سالهای به زندان میرود نه تنها شجاعتر میشود بلکه آینده او به طورکلی تغییر میکند.
این در حالی است که ایران در سال ۱۳۷۳ به پیماننامه حقوق کودک پیوسته اما تاکنون اجرایی نشده است. در حال حاضر نیز جمعیت نوجوانان کشور حدود ۲۵ میلیون تن است. بنابراین برخوردهای سخت و خشن با نوجوانان و جوانان موجب صدمات روحی به این گروه سنی میشود و ممکن است به عنوان تجربهای تلخ در زندگیشان ثبت شود و آنها را به سمت و سوهای مختلفی از افسردگی و اضطراب و انزوا و مهاجرت تا انتقامگیری سوق بدهد.
نوجوانان بازداشتشده را آزاد کنید
دکتر سیامک زندرضوی- جامعهشناس- با تاکید بر اینکه دولت باید هرچه سریعتر نوجوانان بازداشتی را بدون قید و شرط آزاد کند، گفت: ابتدای امر همه باید بدانند که ایران در سال ۱۳۷۳ به پیماننامه حقوق کودک پیوست. با اینکه برای پیمان نامه مذکور ساز و کار دیدبانی هم تعریف کردیم اما از آن زمان تاکنون برای اجرای آن ازجمله آموزش آن به همه بزرگسالان از جمله نیروهای پلیس قدمی برداشته نشده است. این در حالی است که ۲۵ میلیون تن از جمعیت ایران را زیر ۱۸ سالهها تشکیل میدهند. بنابراین بیتوجهی به این پیماننامه دائما حقوق کودکان نزدیک به ۳۰ درصد جمعیت کشور را در خطر انداخته است.
وی افزود: از سوی دیگر طی دوران کرونا براساس تحقیقات تعداد کودکانی که در شرایط دشوار زندگی میکنند، افزایش پیدا کرده است. در حال حاضر با توجه به بازداشت نوجوانان به دلیل اعتراضات اخیر که یکی از حقوق پایهای همه شهروندان از جمله کودکان است، به تعداد کودکانی که در شرایط دشوار زندگی میکنند، اضافه شده است، کسانی که به شرایطشان اعتراض دارند. در نتیجه این روزها با استناد به پیماننامه حقوق کودک باید آزادی فوری و بدون قید و شرط نوجوانان (افراد زیر هجده سال) را درخواست کرد و مقامات مسوول نیز باید پاسخگو باشند.
این جامعهشناس با اشاره به تاثیر بازداشت نوجوانان بر افکار عمومی اظهار کرد: هر انسانی صرف نظر از اینکه ازدواج کرده باشد یا خیر، فرزند داشته باشد یا خیر، یکی از بزرگترین آرزوهایش داشتن فرزندانی است که نسبت به خودش شادتر و مرفهتر باشند و در آرامش بیشتری زندگی کنند. چنین امری از لحاظ جامعهشناختی شفاف و شناخته شده است. حال اگر در این وضعیت نوجوانان و کودکان صرف نظر از جنسیت بازداشت شوند و مورد خشونت جسمی، کلامی و روانی قرار گیرند، حفره سیاهی از اضطراب و خشم در خانواده و اطرافیانشان و حتی جامعه تشکیل میشود که این اقدام را از طرف هر که باشد نابخشودنی میکند. بنابراین شایسته است مسوولان به این امر توجه ویژهای داشته باشند، چراکه حکومت در اعتراضات باید نوجوانان و کودکان را از معادله اعمال خشونت برای به عقب راندن معترضان خارج کند. کودکان و نوجوانان از یک طرف به شدت آسیبپذیرند و از طرف دیگر وجه امیدبخش جامعه هستند. آنان برای ادامه حیات به همگان امید میدهند و نماد عینی تغییر و نو شدن هستند. اگر کودکان و نوجوانان توسط نهادهای امنیتی مورد خشونت قرار گیرند، عواقب آن برای جامعه نگرانکننده است.
دکتر زند رضوی درخصوص تبعات ناگوار بازداشت بر زندگی نوجوانان نیز تاکید کرد: نوجوانانی که در این اعتراضات به هر دلیلی حضور داشتند و بازداشت شدند، زندگیشان بعد از آزادی تغییر میکند. اصولا این نوجوانان شجاعتر و خشمگینتر میشوند. وقتی نوجوانی پا در پدیده خوفآوری مانند زندان و بازداشتگاههای موقت میگذارد، ناخودآگاه وقتی وارد فضای اجتماعی و حتی زندان میشود، ترساش میریزد. به نظرم این امر برای نوجوانان آغاز یک فصل تازه است که معنی آن انگیزه پیدا کردن برای مقاومت است،
چراکه وقتی نوجوانی را با خشونت بازداشت و به زندان یا بازداشتگاههای موقت میبرند، آن نوجوان در برابر اتفاقات و اعتراضات دیگر مصممتر میشود و اشتباهات قبلی را برای دستگیر شدن تکرار نمیکند. بنابراین به نظرم بهطور اساسی باید کودکان و نوجوانان را از معادلات میان بزرگسالان در هر دو طرف کنار گذاشت. اولین قدم برای این امر نیز آزادی بیقید و شرط نوجوانان در بند است.
افزایش مهاجرت و انتقامگیری نوجوانان
دکتر سیمین کاظمی، جامعهشناس نیز با اشاره به تاثیر بازداشت نوجوانان در اعتراضات بر افکار عمومی گفت: نوجوانان دختر و پسر به عنوان افرادی که اولین کنشگری اجتماعیشان را در عرصه عمومی تجربه میکنند، زیر سن مسوولیت قانونی هستند و با معصومیت و برای مطالبات اولیه و نوعی همراهی با جامعه و تمرین دگردوستی و مشارکت سیاسی وارد عرصه عمومی و خیابان میشوند. بنابراین لازم است با آنها مدارا شود. وقتی مواجهه با این گروه سنی توام با خشونت و تنبیه باشد، وجدان عمومی جریحهدار میشود و واکنش نشان میدهد و برخوردکنندگان با این نوجوانان از نظر افکار عمومی خشونتگرا و… شناخته میشوند.
وی افزود: برخوردهای سخت و خشن با نوجوانان موجب صدمات روحی به این گروه سنی میشود و ممکن است به عنوان تجربهای تلخ در زندگیشان ثبت شود و آنها را به سمتوسوهای مختلفی از افسردگی و اضطراب و انزوا و مهاجرت تا انتقامگیری سوق بدهد. از سوی دیگر حوادث خشونتبار و غیرمنتظره در زندگی افراد ممکن است به مثابه تروما به روان شخص عمل کنند و «اختلال اضطراب پس از سانحه» را ایجاد کنند. شاهد تیراندازی و خشونت بودن و مورد خشونت قرار گرفتن ممکن است چنین اختلالی را ایجاد کند. میتوان گفت خشونت علیه نوجوانان در خیابان میتواند به چنین عارضهای هم منجر شود.
دکتر کاظمی اظهار کرد: بنابراین لازم است دولت توان مدارا و خویشتنداری را در آمران و مامورانش تقویت کند و در مواجهه با شهروندان بهخصوص نوجوانان و کودکان مرتکب خشونت نشود و بداند اقدامات خشن و مجازات کمکی به حل مسائل اجتماعی و سیاسی نمیکند.
نظر شما